معنی جسد حیوان

حل جدول

جسد حیوان

لاشه


جسد حیوان مرده

لاش، لاشه


جسد

پیکر مرده

واژه پیشنهادی

فرهنگ عمید

جسد

جسم انسان یا حیوان مرده،
تن، بدن،

لغت نامه دهخدا

حیوان

حیوان.[ح َی ْ] (از ع، اِمص) در تداول فارسی بسکون یاء تلفظ میشود و در اصل بفتح یاء است. زندگی و زندگانی.
- آب حیوان، آب زندگانی:
سکندر ندید آب حیوان و من
همی بینم اینک بجام تو در.
مسعود.
ای که در بند آب حیوانی
کوزه بگذار تا خزف باشد.
سعدی.
بسر وقتشان خلق کی ره برند
که چون آب حیوان بظلمت درند.
سعدی.
سهل باشد صعوبت ظلمات
گر به دست آید آب حیوانم.
سعدی.
اگر تو آب و گلی همچنانکه سایر خلق
گل بهشت مخمر به آب حیوانی.
؟
- آب حیوان گوار:
بیا ساقی آن آب حیوان گوار
بدولت سرای سکندر سپار.
نظامی.
- آب حیوان گهر، که جوهر آن حیوان است:
شگفتی نشد کاب حیوان گهر
کند ماهی مرده را جانور.
نظامی.
- چشمه ٔ حیوان، آب حیوان:
مرغزاری کاندر آن یک ره گذر باشد ترا
چشمه ٔ حیوان شود هر چشمه ای زآن مرغزار.
فرخی.
آبش همه از کوثر و از چشمه ٔ حیوان
خاکش همه از عنبر و کافور عجین است.
خاقانی.
تشنه ٔ سوخته بر چشمه ٔ حیوان چو رسد
تو مپندار که از پیل دمان اندیشد.
سعدی.
خار در پای و گل از دور بحسرت دیدن
تشنه بازآمدن از چشمه ٔ حیوان تا چند.
سعدی.
|| (اِ) جانور. حَیَوان جاندار. از موالید ثلاث رجوع به حیوان شود.
- حیوان بحری، که در آب زندگی کند. آب زی.
- حیوان بری، که در خشکی زندگی کند. خشکی زی.
- حیوان خور، خورنده ٔ حیوانات. گوشتخوار:
هر آنکس کز آن آب حیوان خورد
ز حیوان خوران جهان جان برد.
نظامی.
- حیوان داری، نگاهداری حیوانات.
- حیوان دوپا، کنایه از آدمی است.
- حیوان دوست، دوست دارنده ٔ حیوانات.
- حیوان دوستی، محبت و علاقه به حیوانات و جانوران.
- حیوان شناس، عالم به خواص و مضار و منافع حیوانات.
- حیوان شناسی، علمی است که در آن از خواص حیوانات و مضار و منافع آنها بحث میکند.

فارسی به عربی

جسد

جثه، جسم


حیوان

حیوان، عنیف، وحش

فرهنگ فارسی آزاد

جسد

جَسَد، جسم- تن- خون خشک شده- زَعْفَران (جمع:اَجْساد)،

فارسی به ایتالیایی

جسد

salma

فرهنگ معین

جسد

کالبد، بدن، در فارسی: جسم انسان مرده، جمع اجساد. [خوانش: (جَ سَ) [ع.] (اِ.)]

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

جسد

پیکر، مردار

کلمات بیگانه به فارسی

جسد

پیکر

عربی به فارسی

جسد

جسم دادن (به) , مجسم کردن , دربرداشتن , متضمن بودن

فرهنگ فارسی هوشیار

جسد

تن و بدن

معادل ابجد

جسد حیوان

142

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری